نجمه مادر گرامی این امام همام درباره فرزندش میگوید: « … وقتی فرزندم متولد شد، همسرم موسی ابن جعفر(ع) فرمود: گوارا باد ترا ای نجمه! آنگاه پسرم را در پارچهای سفید پیچیدم و به دست امام کاظم(ع) دادم، آن بزرگوار در گوش راستش اذان و درگوش چپش اقامه گفت و آب فرات طلبید و کامش را با آن آب برداشت و به دست من داد و فرمود: «بگیر این نوزاد را که باقیمانده خدا و حجت او بعد از من در روی زمین است».
امام رضا(ع) میهمان همیشگی ما ایرانیهاست و امروز شناخت ابعاد شخصیتی و وجودی چنین امامی یکی از ضروریات است. حجت الاسلام محمد رضا محسنی خراسانی در این باره با همشهری به گفتوگو نشسته است.
انفاق به تهیدستان
امام رضا فضیلتهای اخلاقی بسیاری داشتند اما یکی از بارزترین خصیصههای امام(ع)، سخاوت ایشان بود. حجت الاسلام محمد رضا محسنی خراسانی، از اساتید حوزه و دانشگاه درباره سخاوت امام هشتم(ع) میگوید: تاریخ زندگانی امام رضا(ع) گواهی میدهد نزد ایشان، هیچ امری از امور دنیا محبوبتر از احسان به نیازمندان و انفاق به تهیدستان نبود
این موضوع به حدی برای این امام بزرگوار اهمیت داشت که در یکی از روزهای عرفه که در خراسان اقامت داشتند، تمام اموال و داراییهای خود را میان فقرا تقسیم کردند. این کار امام(ع) برای فضل بن سهل سنگین آمد و امام(ع) را زیان دیده خواند. علی بن موسی(ع) به او فرمود: چنین نیست، بلکه این عمل با توجه به پاداش آن، عین سود بردن است.
این استاد حوزه علمیه ادامه داد: نقل شده است که فرد تهیدستی به امام رضا(ع) مراجعه کرد و گفت: « به من به اندازه جوانمردی و مروتت عطا کن.» امام (ع) پاسخ داد:« چنین کاری از توان من خارج است.»
فرد نیازمند که به اشتباه خود پی برده بود، با شرمندگی گفت: «به من به قدر جوانمردی خودم عطا کن.» امام (ع) فرمود: « چنین کنم.» پس به خادم خود فرمود :« به او صد دینار بده.» این نشان از میزان سخاوت و دستگیری آن حضرت از مستمندان است. در حقیقت علی بن موسی الرضا(ع) با این کار خود علاوه بر کمک به مستمندان، به مسلمانان نیز این مهم را توصیه میکند.
بیمیلی به دنیا
این استاد حوزه، زهد امام را یکی دیگر از شاخصههای شخصیتی امام رضا(ع) برشمرده و بیان میکند: یکی از صفات انسانهای بزرگ و متعالی، زهد و بی میلی آنان نسبت به دنیا و امور دنیوی است. امامان در زهد سرآمد زاهدان عصر خود بودهاند.
از محمد بن عباد نقل شده است «امام رضا(ع) در تابستان بر روی حصیر و در زمستان بر روی پوستینی مینشست و لباس خشن میپوشید. روزی سفیان نوری، امام را در پوششی از خز ملاحظه کرد. او این کار امام را عجیب دانست و به امام(ع) گفت که چرا لباسی ارزانتر نمیپوشد.
آنگاه امام(ع) دست سفیان را به زیر پوشش خز برد؛ وقتی دست سفیان به لباس زبر و خشن(ارزانقیمت) که امام(ع) زیرلباس خز پوشیده بود برخورد کرد، ایشان فرمود: «ای سفیان! پوشیدن لباس خز برای خلق است و پوشیدن این لباسزیرین برای حق.»
محسنی خراسانی با اشاره به اینکه شخصیت امام رضا(ع) در میان ایرانیان بسیار والا و مدح برانگیز است، بیان میکند: مامون که دشمن امام رضا(ع) محسوب میشد، در جایی گفته است که بالاتر از علی بن موسی الرضا (ع) در تمام دنیا وجود ندارد. بر همین اساس باید در نظر داشت که امام رضا(ع) علاوه بر اینکه ولی خدا و امام ما شیعیان است، در ایران میهمان ماست و ما این سعادت را داریم که از کرامات و برکات این بزرگوار بهرهمند شویم.
احاطه به علوم عصر خود
یکی از بزرگترین ویژگیهای علی بن موسی الرضا(ع) احاطه به انواع علوم و دانشهای زمان خود بود. دکتر محسنی خراسانی درباره علم و دانش امام(ع) میگوید: دانش و علم امام رضا(ع) به حدی بود که مامون دشمن ایشان، از اعتراف این واقعیت گریزی نداشت و درباره علم امام(ع) گفته است: «من در زمین کسی داناتر از این مرد - یعنی امام رضا(ع)- سراغ ندارم.»
وی میافزاید: امام هشتم(ع) داناترین فرد زمان خود بود، به گونهای که عالمان و فقها از سرزمینها و بلاد دیگر به سراغ امام میآمدند و سوالات و پرسشهای خود را با ایشان در میان میگذاشتند و پاسخهای خود را دریافت میکردند.
وی ادامه میدهد:عبدالسلام هروی که از عالمان زمان امام رضا (ع)بود، بیان میکند: «کسی را داناتر از علی بن موسی(ع) ندیدم و هیچ عالمی با او ملاقات نمیکرد مگر آن که شهادت به مقام علمی او می داد.
محسنی خراسانی ادامه میدهد: یکی از مهمترین موضوعات در علم امام رضا(ع) که از علم الهی سرچشمه میگرفت، تسلط او بر همه زبانها بود. این علم و آگاهی امام را میرساند که زبانزد همگان بوده است و شیعه باید به آن افتخار کند.
برخورد با میهمانان و کارگران
محسن خراسانی میگوید:هنگامی که میهمانی به محضر امام رضا علیهالسلام میآمد، ایشان به اندازه توانایی خود از وی پذیرایی میکرد و راضی نمیشد میهمان کارهای منزل را انجام دهد. یک روز بر امامرضاعلیهالسلام میهمانی آمد و تا تاریکی شب صحبت ایشان با میهمان به طول انجامید. ناگهان نور چراغ کم سو شد.
میهمان دستش را دراز کرد تا چراغ را درست کند، اما علی بن موسی الرضا مانع شدند و فرمودند: «ما میهمان را به کار نمیگیریم» و خود چراغ را تنظیم کردند. همچنین نقل کردهاند که روزی امام رضا(ع) با سلیمان بن جعفر برای انجام کاری بیرون رفته بودند. نزدیک غروب، سلیمان خواست به منزل خود برود، ولی امام او را به منزل خود دعوت کرد.
غلامان در منزل مشغول کار بودند و شخص بیگانهای به آنان کمک میکرد. امام پرسید: او کیست؟ گفتند: او را اجیر کردهایم به ما کمک کند. امام فرمود: برایش چقدر مزد معین کردهاید؟ گفتند: چیزی به او میدهیم. امام عصبانی شدند. سلیمان پس از دیدن عصبانیت امام (ع) گفت: چرا خودتان را ناراحت میکنید؟
امام فرمود: «من دستور دادهام تا مزد کسی را تعیین نکردهاید او را به کار نگمارید. اگر مزدش را معین نکنید، سه برابر مزد معمول هم به او بدهید باز گمان میکند شما از مزدش کمتر دادهاید. اگر مزد را معین کنید، به اندازه یک حبه نیز به او بیشتر بدهید، آن را میبیند و میفهمد و اگر به همان اندازه مزد معین بدهید، از شما سپاسگزاری میکند».
همشهری جمعه